پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

پارسای خوشگلم

ردپایی از دلتنگی...

       بهار ثانیه ها می گذرد،عشق فریاد می زند،کودک من آرام آرام بزرگ می شود .                    کنجد کوچولوی قصه ما بزرگ میشود و ما غافل از گذر عمر. کنجد کوچک ما کلمه ها را با تلفظ و شکل و ساخته خودش بیان می کند ومن و همسری را شاد و ذوق زده می کند.خودش زودتر از ما خوشحال می شود و با دستان پر مهرش خودش را تشویق می کند.اینجاست که در فکر فرو می روم ، چقدر زود می گذرد ،لحظه های زیبا.... با خودم می گویم حتما روزی هم خواهد آمد،که یادم نخواهد آمد که فرزند کوچک من به غذا،هام می گفت.به هواپیما...ابافیما میگفت...............درست مثل روزهایی که چ...
7 مهر 1392

سکانس تماشایی1

                                            اولین سکانس تماشایی پارسای گلللللم.... فرشته مهرو زیباییهای من.... امروز قشنگترین لحظه ی زندگیت در دفتر خاطراتت ثبت شد. در این روزهای بیاد موندنی که یاد آور تمام لحظات زیبای کودکی است ،روزانه هایت ثبت می کند وازه زیبای عششق را... من همراه و هم نفس کودکی هستم که عشق در چشمانش موج می زند.در هیاهوی این روزهای زیبا نوری به چشمانم سو می دهد که بازتاب نورش به قلب و...
6 مهر 1392